نمایشگاه‌های انفرادی

Iran series Ferdowsi's poem, 2009

شیر با خط

1396 گالری فردا

به قلم صادق تبریزی

در فرهنگ ایران و ملل مختلف جهان، شیر سمبل قدرت، شهامت، انصاف، عدالت و بردباری و بسیاری از صفات عالی دیگر معرفی شده است.

تفاوتی که نقوش فلاح با نقش‌مایه‌های کهن دارد؛ این است که او خاطرات حضور نقش شیر را از قلب تاریخ و گذشته‌های دور بیرون آورده و در هیئتی دیگر نمایان می‌سازد. شمایل‌ها و سمبل‌های تاریخی که توسط فلاح بازنمایی شده‌اند؛ از شیر بخت‌گشا، شیرهای نادعلی و شیر فضه تا شیری که سر راه پیامبر در معراج قرار می‌گیرد و سرانجام شیرمردان علی(ع)، همه و همه قرن‌ها در آثار هنرمندان ایرانی دیده شده و امروز در نقاشی‌های بدیع این هنرمند دوباره پدیدار گردیده‌اند که ما را با دنیای نقوش اسطوره‌ای او آشنا می‌کند.

در اساطیر ایران شیر سمبل مردانگی، شجاعت و قدرت است. به همین دلیل مولای متقیان (ع) را به شیرخدا نسبت می‌دهند و نیز مردان مبارز و جنگجو به شیرمرد مشهورند؛ همان‌گونه که شکارچی زبردست را «شیر‌شکار» می‌نامند.

شیر قرن‌ها بر پرچم این سرزمین جا خوش کرده بود. با ترکیبی که خورشید از گرده‌اش طلوع و نورافشانی می‌کند و شمشیر به دست هَل مِن مُبارز می‌طلبد.

خروس نشان – نمایشگاه دونفره

1396 گالری فردا

از دیرباز تکیه‌بر حیوانات به‌عنوان تمثیل‌های اسطوره‌ای جایگاه والایی در هنر ایرانی داشته‌است. بسیاری از حیوانات در بهشت با انسان هم‌جوار بوده و پس از هبوط انسان بر زمین این هم‌زیستی ادامه پیداکرده است. این حیوانات دارای ساحت و جایگاه قدسی هستند؛ همچنان که بسیاری از پیامبران با حیوانات این رابطه را تداوم بخشیده و هنرمندان نیز سعی در تداوم این ساحت داشته و در قامت اسطوره و تمثیل رفتار آنان را در ادبیات تعلیمی به‌کاربرده‌اند. کتاب‌هایی مانند «کلیله‌ودمنه» و «مرزبان‌نامه» و بسیاری از شاهکارهای دیگر ادب فارسی نمونه بارزی بر این تداوم‌اند.

خروس از حیواناتی است که دست‌آموز شده و زیستی همراه با انسان داشته‌است. در تمثیل‌ها و مَثَل‌ها خروس بسیار به‌کاررفته و بانگ خروس نمادی از آگاهی‌بخشی و بیداری است. همراهی این بانگ با طلوع خورشید ارزشی میتولوژیک به خروس می‌دهد؛ چراکه خورشید خود دارای ساحتی مقدس در اسطوره‌های ایرانی است. کارکرد تصویری خروس‌های نقاش در ترکیب با خط و فرم خوشنویسی، اشارات میان‌متنی به علم، خرد و بیداری دارند و هنرمند سعی در بازنمایی این فرم از منظر هنرمندان مطرح مدرنیست و نو سنت‌گرا دارد. استفاده از عناصر بصری تزیینی به‌همراه رنگ‌هایی الوان و درخشان در پاره‌ای از آثار تطور هنرمند برای جستجو در این وادی را نشان می‌دهد.

در برخی از این مجموعه آثار، نقش پرندگان خود نمادی است که بستری عرفانی را تداعی می‌کند؛ آن‌چنان‌که در داستان‌های عطار و شاهنامه، سیمرغ ترکیبی از سی پرنده و پدیداری خردِ حرکت و استعلای جمعی است.

نمایشگاه نقاشی خط

1394 آرت سنتر

مکتب سقاخانه: آتشی که خاموش نشد

به قلم رضا براهنی

در آثار فلاح اما نشانه‌های بارزی از ظهور دوباره این مکتب مشاهده می‌شود. موضوعی که مرا بر آن داشت تا یادداشتی بر آثار وی بنگارم، دیدنِ نشانه‌هایی در آثار وی که گامی نوین و چشم‌اندازی دیگر در این رویداد را در آثار خود به نمایش می‌گذارد. شیرهای نادعلی که در طلسم‌ها و بازوبندها شاهد آن بوده‌ایم این بار قد برافراشته و پهنای بوم‌های عریض را جولانگاه خود کرده‌اند. در آثار فلاح که به یک نوع دادائیسم در مکتب سقاخانه منجر شده، نشانه‌های گنگ و نامفهوم در دعاهای دست‌نویس که در لابه‌لای اسطوره‌ها پنهان است را آشکار می‌کند و به‌صورت (پاپ آرت) ارائه کرده است.

بازدید این تصاویر فرصت مغتنمی بود که با یکی از پدیده‌های نوین در راستای این مکتب آشنا شوم که به‌حق برداشتی موجه و تأثیرپذیری مطلوبی از آثار دهه چهل در آن می‌‌بینم. آن‌طور که از مشاهده این آثار به‌دست می‌آید و به نظر می‌رسد، فلاح از تکنیکی قوی و ورزیده برخوردار بوده و امید است که آثار او بخش تازه‌ای در راهکارهای مکتب سقاخانه بگشاید، زیرا که گنجینه پربار هنرهای ایرانی که سرمنشأ الهام سرآمدان این مکتب بوده همواره راهگشای هنرمندان ایرانی خواهد شد.